در جایی یکی از دوستان به من خرده گرفت که: “چرا اینقدر به سیستم سازی فرآیندها و تفکر سیستمی می پردازی؟ نیازی نیست اینقدر سیستمی کار کنی. بهتر است به جای تفکر سیستمی، روی حل مشکلات تمرکز کنی و …”.
البته این اولین باری نبود که اطرافیان و یا رؤسای من چنین سوالات و ایراداتی بر من می گرفتند. پرسش این سوال از سوی کسانی که در سازمانهای ایرانی کار می کنند کاملا طبیعی است.
دلیل آن هم این است که در سازمانهای ایرانی برخلاف سازمانهای پیشرو دنیا، تمرکز بر حل مشکلاتی است که پیش می آیند و کسی به تفکر سیستمی و ریشه ای حل کردن مشکلات اهمیت نمی دهد.
اگر در سازمانی ضایعات بالا باشد، تعداد بازرسان را زیاد می کنند و یا کارمند خاطی که مطابق استاندارد کار نکرده است را تنبیه می کنند! اگر ماشین، محصول، کارمند و … مشکل پیدا کند وظیفه مدیر حل این مشکلات است! یعنی در واقع مدیریت بر مبنای بحران، سبک اصلی مدیریت در سازمان های ایرانی است. طبیعی است اگر برخلاف آن عمل کنی سؤال برانگیز است…
تفکر سیستمی موضوع پیچیده ای است و انتظار نداشته باشید که با خواندن این مقاله، این مفهوم را به طور کامل یاد بگیرید. در ادامه این مقاله همراه ما باشید تا با تفکر سیستمی و همچنین مزایا و موارد استفاده آن کاملا آشنا شوید.
تفکر سیستمی چیست؟
همان طور که در مقدمه گفته شد مدیریت بر مبنای بحران، سبک اصلی مدیریت در سازمان های ایرانی است. مشکل اصلی این سبک مدیریت این است که دلایل ریشه ای و اصلی بوجود آمدن مشکل، دیده نمی شود و لذا حل هم نمی شود! حل مشکل فعلی به صورت سطحی، مانند پانسمان بر روی زخم است، در این روش مشکل به صورت مقطعی حل می شود و از بروز مجدد آن جلوگیری نمی شود. مدیریت بحران سازمانی نیاز به استراتژی های دیگری دارد.
مدیریت به این روش، مانند کار پزشکی است که درد حاصل از یک بیماری را با استامینوفن درمان کند. اگر پزشک برای کشف علت اصلی درد اقدام لازم را انجام ندهد، بیمار به طور حتم خواهد مرد.
مدیری هم که بدون توجه به علت های اصلی مشکل آن را درمان کند کاری شبیه این پزشک انجام داده است و احتمالا سازمانش با شکست مواجه خواهد شد. حل مشکلات سازمانی به تلاش و تفکری، بیشتر از درمان مقطعی نیاز دارد. اینجاست که به تفکر سیستمی نیاز داریم.
همانطور که در زمینه پزشکی، درمان موثر نیازمند یک تشخیص کامل است. در مدیریت نیز، تفکر سیستمی ( به انگلیسی systematic thinking ) یک رویکرد منظم برای بررسی مشکلات به طور کامل و دقیق، قبل از عمل کردن است. در نتیجه باعث می شود قبل از عمل، تمام جنبه ها و تبعات رفتار خود را در مقابل خود ببینیم.
مثال تفکر سیستمی در سازمان
ویژگی های تفکر سیستمی
اصطلاح تفکر سیستمی بر این مبنا ایجاد شد که می توان رخدادهای درون سازمان را به صورت تکی دید و اقدام به برطرف سازی آن کرد. بلکه تغییر در یک قسمت از سازمان چه مثبت و چه منفی بر روی قسمت های دیگر سازمان اثر خواهد گذاشت. لذا مدیران باید برای حل یک مسئله، تاثیر آن را بر روی کل سازمان بررسی کنند. مدیران باید از پرداختن به مسئله به صورت تکی و مقطعی بپرهیزند.
به طور کلی می توان گفت که تفکر سیستمی دارای ویژگی هایی است که در زیر به آن ها اشاره می کنیم:
- به تغییرات زمانی توجه دارد و آنها را در نظر می گیرد.
- تمرکز بر روی کل یک تیم یا سازمان
- به جای بررسی تک تک رویدادهای به صورت جداگانه، الگوهای تکرارشونده را بررسی می کند.
- تاثیری که یک سیستم بر روی دیگر سیستم ها می گذارد را مهم می داند.
- به جای اینکه روی افراد تمرکز کند روی تعامل بین افراد تمرکز دارد.
چگونه در سازمان تفکر سیستمی داشته باشیم؟
برای اینکه تفکر سیستمی در سازمان داشته باشید و بتوانید تفکر سیستمی را در سازمان و افراد زیر مجموعه نهادینه کنید، ضروری است که به موارد زیر توجه داشته و بر اساس آنها اقدام کنید.
مشکلات را به صورت منفرد بررسی نکنید.
برای داشتن تفکر سیستمی در سازمان، باید بدانید که تغییر در یک مرحله بر تمام کارهای دیگر تاثیر می گذارد. در واقع تغییر در یک بخش از سازمان، بقیه بخش ها را هم تحت الشعاع قرار می دهد، لذا باید قدری دور شوید و از بیرون همه فرآیندها و روابط آنها را بررسی کنید.
به دنبال مقصر نباشید.
اغلب مسائل و مشکلات سازمانی به دلیل نبودن سیستم کاری مناسب است. بنابراین با مقصر دانستن بقیه چیزی بدست نمی آورید. به جای مقصر دانستن دیگران، با تفکر سیستمی در سازمان به دنبال ریشه مشکل باشید تا با تعریف فرآیند صحیح از تکرار آن جلوگیری کنید.
از درمانهای مقطعی بپرهیزید.
در برابر تفکر رایجی که به صرفا به دنبال رفع سریع مشکلات گرایش دارد، مقاومت کنید. به جای آن تمرکزتان را بر کشف راه حل هایی بگذارید، که بتواند ریشه مشکل را یافته و اصلاح کند. با اینکار بهبود پایدارتر و عمیقی در سازمان ایجاد می کنید.
۵ مزیت اصلی تفکر سیستماتیک
اگر بخواهیم مزیت های تفکر سیستمی را به طور دسته بندی شده ای بیان کنیم، شاید بتوان آن ها را در ۵ بخش قرار داد:
- تبدیل شکست به فرصت
کسب و کار و مجموعه ی شما حتی اگر در بهترین حالت مسیر پیشرفت را طی کند، شکست های کوچک و بزرگی را تجربه خواهد کرد. هر شکست را می توان مورد برسی قرار داد و با شناسایی مشکلات و اشتباهات موجود در آن، جلوی شکست دیگری را گرفت و زمینه ی پیروزی را ایجاد کرد. - ارائه ی چشم اندازی جامع برای مجموعه
زمانی که در بخشی از یک سیستم فعالیت می کنید و یا تمرکزتان را بر یک بخش از آن قرار داده اید، برای هر مشکل و کاری، بر مبنای همان بخش راه حل ارائه خواهید کرد. گاهی لازم است تا نگاه وسیع تری به آن مشکل و کل سیستم بیاندازید تا با روش های دیگری که می توانند بهتر هم عمل کنند مواجه شوید. این مورد به عنوان یکی از مهم ترین اصول و مزایای تفکر سیستمی باید مورد نظر قرار بگیرد. - بهینه سازی تیم و مجموعه
با داشتن تفکر سیستمی و جامع، شناخت و درک بهتری از تعامل ها و روند موجود در آن خواهید داشت. با به دست آوردن این شناخت خواهید توانست آن مجموعه را بهتر رهبری کنید و زمینه های پیشرفت و بهبود شرایط را ایجاد کنید. همچنین راه حل ها و روش های انجام کار نیز با این نگاه، بهتر و کانل تر و موثرتر خواهند بود. - شناسایی و توجه بر تعامل میان اعضا
زمانی که بخش های مختلف سیستم شما به خوبی هم دیگر را بشناسند و تعامل میان آن ها برقرار شود، روند بهتر و روان تری در انجام دادن کارها خواهند داشت و کیفیت و سرعت در این مجموعه بالا خواهد رفت. این امر تاثیر زیادی در پیشرفت کارتان خواهد داشت! - ایجاد فرهنگ برخورد مناسب با مشکلات
اگر تیم شما فرهنگ مواجه شدن با مشکلات را داشته باشد، در زمان بروز چالش ها با اشتیاق و انگیزه به سراغ آن می رود و با استفاده از روش هایی که بلد هستند تلاش می کنند تا آن را به بهترین حالت برطرف کنند. در واقع اگر اصول تفکر سیستمی در مجموعه حاکم باشد، افراد عاشق مشکلات خواهند شد و از سر و کله زدن با آن ها لذت خواهند برد!
چگونه تفکر سیستمی را در سازمان پیاده سازی کنیم؟
اغلب پیچیدگی هایی که امروزه در صنعت ایران از آن نام برده می شود، پیچیدگی هایی است که شامل تعداد زیادی متغیر است و به عوامل زیادی وابسته است.
اما در تفکر سیستمی، پیچیدگی هنگامی بروز می کند که دلیل یک عمل و تاثیر آن در آینده رخ می دهد. به همین دلیل است که تاثیر عملکردهای مدیران سیستمی برای اغلب کارمندان آنها شفاف نیست و اگر تفکر سیستمی نباشد، درک آن بسیار مشکل است.
کارگاه سیستم سازی کسب و کار میتواند در سیستمی کردن سازمان و سیستمی فکر کردن به شما کمک کند. اگر جز مدیران کسب و کارها، مدیران میانی، مدیران ارشد و یا کارشناسانی که در این حوزه فعالیت می کنند هستید، توصیه می کنیم این صفحه را هم بررسی کنید.
سلام آقای دکامی عزیز
مطلبتون خیلی مفید و کاربردی بود.
تشکر
درود
وقت بخیر
خوشحالیم برای شما مفید بوده است
ضمن تشکر از شما جناب آقای دکامی
مطالبتون بسیار مفید و کاربردی هست
انشاالله پایدار و سربلند باشید
سپاس بیکران
درود جناب اقای دکتر دکامی
فوق العاده عالی
دست مریزاد
سپاس بیکران